برای تو
پنجشنبه 7 خرداد 1394 16:00
من هستم و تنهایی ، تنهایی هست و یک دفتر خالی! دفتری پر از برگهای سفید ، دلی پر از غم و نا امید! دلی پر از حرفهای ناگفته ، تا سحر چند ساعتی مانده ! نور مهتاب بر روی دفتر خالی ، قلبم سرشار از غم و دلتنگی! چند لحظه می اندیشم که چه بنویسم ، حرفی ن عزیزترینم... لحظه های دوری مان چه بی نفس می گذرند عشق مان زمان را هم به...